مردم سالاری
۱) غربیها مارا به دمکراسی دعوت می کنند و عنوان می کنند در ایران مردم سالاری نیست ، پاسخ جنابعالی به آنها چیست؟
این یکى از طنزهاى بزرگ امروز ما و این نقطه تاریخ است . همان کسانى که
نظام طاغوتى شاه ، نظام استبدادى دوران پهلوى ، کودتاهاى نظامى و نظامهاى
هیچ از دمکراسى نفهمیده و نشناخته را مورد قبول و تصدیق قرار مى دهند ،
نظام جمهورى اسلامى را که در طول بیست وچهار سال عمرش، بیست و چند انتخابات
در آن برگزار شده و از رهبرى تا ریاست جمهورى تا نمایندگان مجلس و ارکان
نظام آن ، با واسطه و بى واسطه ، به انتخاب مردم سر کار مى آیند و مردم
آنها را مى شناسند و مى پسندند و انتخاب مى کنند ، به دمکراسى و مردم
سالارى دعوت مى کنند ! این در حالى است که مردم سالارى و میل مردم به شرکت
در انتخاب مسؤولان ، مثل کشور ما ، در خود امریکا – که دشمنان ما و قدرتهاى
گزافه گوى امریکایى ، از پشت بلندگوهاى خود ، ملت ما و ما را مخاطب قرار
مى دهند – وجود ندارد .۱
۲) پس اعتقاد شما این است که نظام ما یک نظام مردم سالار است؟
جمهورى اسلامى به معناى حقیقى کلمه ، نظام مردمسالار و متکى به مردم است .
کشورى با شصت ، هفتاد میلیون جمعیت ، هر سال یک انتخابات در همه شؤون ؛ از
انتخاب رهبرى نظام گرفته تا رئیس جمهور ، تا نمایندگان و اعضاى شوراها ؛
اینها با انتخاب مردم سر کار مىآیند . دشمن در مقابل این پدیده ، درمانده
است .۲
۳) تعریفی از مردم سالاری برای ما ارائه فرمایید؟
یعنى برانگیخته بودن از سوى مردم و ملت خود و همه این مفاهیم را هم از مبانى دینى و اعتقادى و ایمانى گرفته باشد .۳
۴) ویژگی مردم سالاری دینی چیست؟
مردمسالارى دینى چون بر اساس یک اعتقاد دینى است ، قابل نقض نیست ؛ یعنى
اگر کسى توانست در انتخابات تقلب کند یا به شیوهاى نظر مردم را جلب کند که
بناحق نگاهشان به وى متوجه باشد – مثلاً ارزشى که در او نیست ، وانمود کند
که در او هست ؛ بعد مردم به او اقبال کنند و رأى بدهند – در منطق
مردمسالارى دینى او حقى ندارد . این شیوه در منطق لیبرالیسم که پایه
لیبرالیسم غربى است ، کاملاً پذیرفته شده است ؛ اما در منطق مردمسالارى
دینى نه .۴
۵) آیا تفاوتی میان مردم سالاری دینی و دمکراسی های غربی وجود دارد؟
مردم سالاری دینی است که با دمکراسیهای رایج دنیا در بنیاد اختلاف دارد .
ریشه مشروعیت رأی مردم در دمکراسیهای رایج دنیا اساساً با مشروعیت رأی مردم
در نظام مردم سالاری اسلامی که ما به دنبال آن هستیم و آن را حکومت اسلامی
و حاکمیت اسلام به حساب می آوریم ، متفاوت است . لذا در روشها ، تفاوت بین
اینهاست . در دمکراسیهای رایج جهانی ، ضوابطی که ما برای اداره کشور و
برای مدیران آن قائل هستیم ، وجود ندارد ؛ ممکن است ضوابط دیگری باشد . در
این جا قدرت طلبی وجود ندارد … تفاوت دیگر دمکراسیهای رایج دنیا با نظام
مردم سالاری دینی این است که در مردم سالاری دینی کارهای رایج دنیا و
اسرافها و تبلیغات پر خرج مطلقاً نباید انجام گیرد .۵
۶) روی واژه ای به نام “بحران مشروعیت نظام” مانور داده می شود ، تحلیل حضرتعالی چیست؟
یکى از مسائلى که اینها بهشدت دنبال آن هستند ، سلب اعتماد مردم از
کارایى نظام است . بعضى از حرفهایى که مىشنوید ، اتفاقى نیست . تصادفى
نیست که بعضى کسان بیایند درباره نظام اسلامى بحث کنند و بحران مشروعیت
نظام را مطرح سازند . نظامى را که با رأى و خواست و مجاهدت مردم و با این
همه احساسات و عواطف سر کار آمده ، با این همه مشکلات دست و پنجه نرم کرده و
از این همه دشمنیها و مقابلهها سرافراز بیرون آمده – و همه هم به کمک
مردم بوده است – زیر علامت سؤال بگذارند و بگویند بحران مشروعیت! اینها
تصادفى نیست .۶
۷) به جهت رد صلاحیت برخی کاندیداها ، عده ای می گویند انتخابات آزاد نیست . لطفاً مارا راهنمایی فرمایید؟
آزادى انتخابات به چیست؟ آزادى انتخابات این است که اجازه بدهند کسانى که
مىخواهند مملکت را دو دستى به دشمن تسلیم کنند ، وارد مجلس شوراى اسلامى
شوند؟! آزادى این است؟! انتخابات آزاد ، انتخاباتى است که مردم با خیال
راحت ، همان کسى را که مىشناسند و مىدانند و اطمینان پیدا مىکنند که در
خدمت آنهاست،به مجلس بفرستند.۷
۸ ) آیا تأیید و یا رد صلاحیت کاندیداها در دموکراسی های غربی نیز وجود دارد؟
در دمکراسی هاى غربى ، صلاحیتهاى خاصى موردنظر است که عمدتاً در این
صلاحیتها ، وابستگیهاى حزبى رعایت مىشود . هم کسانى که نامزد مىشوند ، هم
آنهایى که نامزد مىکنند و هم آنهایى که به نامزدها رأى مىدهند ، در واقع
به این حزب یا به آن حزب رأى مىدهند . حالا در آن کشورهایى که دو حزبى
است ، مثل امریکا و انگلیس و یا در کشورهایى که چند حزبى است ، به یکى از
این دو یا چند حزب رأى مىدهند . در نظام جمهورى اسلامى غیر از دانایى و
کفایت سیاسى ، کفایت اخلاقى و اعتقادى هم لازم است .۸
۹) برخی از کاندیداها به خاطر اخلاق و عقایدشان رد صلاحیت می شوند. مگر اینها مسائل شخصی نیست؟
بله ، اخلاق و عقیده مسألهى شخصى انسانهاست ؛ اما نه براى مسؤول . من اگر
در جایگاه مسؤولیت قرار گرفتم و اخلاق زشتى داشتم ؛ فهم بدى از مسائل
جامعه داشتم و معتقد بودم که باید جیب خودم را پر کنم ، نمىتوانم به مردم
بگویم این عقیده و اخلاق شخصى من است و اخلاق و عقیده ربطى به کسى ندارد !
براى یک مسؤول عقیده و اخلاق مسألهى شخصى نیست ؛ مسألهاى اجتماعى و عمومى
است ؛ حاکم شدن بر سرنوشت مردم است . آن کسى که به مجلس مىرود ، یا به هر
مسؤولیت دیگرى در نظام جمهورى اسلامى مىرسد ، اگر فاسد ، بیگانهپرست و
در خدمت منافع طبقات برخوردار جامعه بود ، دیگر نمىتواند نقشى را که ملت و
طبقات محروم مىخواهند ، ایفا کند. اگر آن شخص انسان معاملهگر ، رشوه و
توصیهپذیر و مرعوبى بود ؛ در مقابل تشر تبلیغات و سیاستهاى خارجى جا زد ،
دیگر نمىتواند مورد اعتماد مردم قرار گیرد و برود آنجا بنشیند و تکلیف
ملک و ملت را معین کند .۹
۱۰) آیا عمل شورای نگهبان در رد و یا تأیید کاندیداها با حق شهروندی انتخاب شدن مغایرت ایجاد نمی کند؟
حق انتخاب شدن ، حق شهروندى معمولى مثل حق شغل و کسب و کار و ساکن شدن در
شهر و راه رفتن در خیابان و خریدن اتومبیل و … نیست . این یک حق شهروندى
است که براى دارندهى آن صلاحیتهایى لازم است که این صلاحیتها باید احراز
شود .۱۰
۱- بیانات معظم له در چهاردهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى(ره) (۱۳۸۲/۰۳/۱۴)
۲- بیانات در جمع مردم ورامین (۱۳۸۲/۰۳/۲۲)
۳- بیانات در جمع مردم ورامین (۱۳۸۲/۰۳/۲۲)
۴- بیانات در جمع مردم ورامین (۱۳۸۲/۰۳/۲۲)
۵- بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار اعضاى مجلس خبرگان (۱۳۸۱/۱۲/۱۳)
۶- بیانات در جمع مردم ورامین (۱۳۸۲/۰۳/۲۲)
۷- بیانات در اجتماع زائران حضرت ثامنالحجج، علىبنموسىالرضا(ع) در روز عید سعید فطر (۱۳۷۱/۰۱/۱۶)
۸- بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان قزوین (۱۳۸۲/۰۹/۲۶)
۹- بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان قزوین (۱۳۸۲/۰۹/۲۶)
۱۰- بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان قزوین (۱۳۸۲/۰۹/۲۶)
منبع:ویژه نامه سراج۱ از سایت نصر19